من وتوهستیم تا همیشه

متن مرتبط با «و اين نيز بگذرد» در سایت من وتوهستیم تا همیشه نوشته شده است

واکسن 4 ماهگی

  • سلام دوستای گلم دخترم یکماه بزرگترشدماشاءالله 24ام وارد5 ماهگیش شد, ...ادامه مطلب

  • من وماجراهای نی نی

  • » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • منودخملم

  • » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پیرو اون پست قبل

  • من دیشب بخاطر اون اتفاقی ک تو پست قبل نوشتم قرار گذاشتم باخودم نه افطاری براش درست کنم نه سحری ولی دلم نیومد گفتم گناه داره با اینکارا هیچی درست نمیشه پاشدم رفتم براافطارش کباب آماده کردم واسه سحریشم باقالی پلو باگوشت گذاشتم وقتی اومد خونه دیدم رفته واسم پفک خریده آخه چن وقت بود شدید هوس پفک کرده بودم مثل خلا شده بودم وقتی پفکه ارو دیدم برق ازچشام پرید ولی ب روی خودم نیاوردم خب مثلا باهاش قهر بو,پیرو ...ادامه مطلب

  • عیدفطر ودورهمی خانوادگی

  • یکشنبه تولدشوهرخواهر بود من خبر نداشتم ینی فراموش کرده بودم خواهرمم بهم نگفته بود ازچتاشون توتلگرام متوجه شدم قراره شب عید یه جشن کوچولو بگیرن منم ازشون ناراحت شدم دیگه بهشون زنگ نزدم خلاصه فرداصبحش که عید فطر بود مامانم بهم زنگید گف بیداریگفتم  آره گفتن نمیخای بری جایی گفتم نه قراربود بریم خونشون ولی نگفتم ک قراره بیایم اونجا دیدم مامانم گفتن ما با بچه ها میام امروز اونجا وکلی منم ذوق کردمو خوشح,عیدفطر,ودورهمی,خانوادگی ...ادامه مطلب

  • روز معلم

  • روز معلم اومدم روز معلمو به خواهر بزرگم و همه معلمای عزیز تبریک بگم روزتون مبارک برچسب‌ها: من وخواهرم تاريخ سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶سـاعت 23:5 نويسنده بانوی مردادی وآقای شهریوری| ,روز,معلم ...ادامه مطلب

  • روزهای خوب وبد

  • خیلی وقته آپ نکردم حوصله نوشتن نداشتم ولی امروز یکمی بهترم خداروشکر بلاخره موفق شدمو رفتم آزمایش غربالگری وسونوی NT خیلی استرس داشتم تا وقتی ک نوبت من شدو رفتم داخل اتاق سونوگرافی وقتی سونو تموم شد جوابو گرفتمو بردم پیش دکتر گفت همه چیز خوبه وطبیعی ومنم یه نفس راحت کشیدم فقط گفت جفتت پایینه وخیلی باید مراقب خودت باشی تا وقتی بچه حرکت کنه منم به دستورات پزشکم گفتم چشم بعدازسونو رفتم آزمایش غربالگری و تیروئیدو دادم ک هنوز منتظرجوابش هستم دعا کنید اوناهم خوب باشه روزجمعه مامانم بهم زنگ زد و بعدازاحوالپرسی یکمی حرفیدیم بعد مامانم یواش یواش بهم داشت یه خبریو میداد خیلی آروم بهم خبر فوت عمه امو دا,روزهای,خوب,وبد ...ادامه مطلب

  • ما سه تایی ماه رمضون :)

  • چن روزه قصد نوشتن دارم ولی قسمت نمیشد چن روز پیش عصر دمدمای غروب بود تنهاتو خونه مشغول کارام بودم جاتون خالی کنارش هوس کردم یکمی گوجه سبز خوردم بعدش باز کشک تازه برداشتم خوردم همش چیزای ترش دوسداشتم بخورم بعد اینکه اینارو خوردم دیدم حالم یه جوری شد دست وپاهام بی حس شدن احساس تنگی نفس کردم هرچی دراز میکشیدم میدیدم دارم بدتر میشم پاشدم چادرمو برداشتم رفتم زنگ خونه جاریمو زدم هیچ کس خونه اشون نبود اون یکی جاری دیگمم خونشون نبود حسینم نبود تنها بودم خیلی ترسیده بودم تو اون باغ به اون بزرگی هیچ کس اونجا نبود ومن حالم بشدت خراب بود شده بودم میت نای راه رفتن نداشتم دیگه افتادم دم درخونه بزور گوشیم,تایی,ماه,رمضون ...ادامه مطلب

  • امروز یادگاری میمونه برای :))

  • امروز مینویسم برای فرزندم برای دلبندم تا برای همیشه باقی بماند سلام دوستای نازنینم حالو احوالتون خوبه طاعاتتون قبول برای منو تودلیمم دعا کردین؟؟ من روز چهارشنبه ینی 24 ام خردادماه مصادف بود با روز احیای 19ام نوبت دکتر داشتم خودم تنهایی رفتم چون بابای نی نی روزه داشت منم گفتم گناه داره اذیت میشه تو این هوای گرم نمیخاد بیای خودم تنهایی راه افتادم سمت دکتر این سری اصلا استرس نداشتم یخورده نگران بودم واسه نی نی ک دکتر بخاد چی بگه نوبتم ک شد رفتم داخل اتاق دکتر خیلی دکتر مهربونو خوش برخوردی بود به آدم آرامش میداد خلاصه همه آزمایشتمو چک کردو بعد صدای قلب بچه ارو شنیدم کلی ذوق کردم از صدای قلب کوچ,امروز,یادگاری,میمونه,برای ...ادامه مطلب

  • پیرو اون پست قبل

  • من دیشب بخاطر اون اتفاقی ک تو پست قبل نوشتم قرار گذاشتم باخودم نه افطاری براش درست کنم نه سحری ولی دلم نیومد گفتم گناه داره با اینکارا هیچی درست نمیشه پاشدم رفتم براافطارش کباب آماده کردم واسه سحریشم باقالی پلو باگوشت گذاشتم وقتی اومد خونه دیدم رفته واسم پفک خریده آخه چن وقت بود شدید هوس پفک کرده بودم مثل خلا شده بودم وقتی پفکه ارو دیدم برق ازچشام پرید ولی ب روی خودم نیاوردم خب مثلا باهاش قهر بودم چایی براش ریختم خرما هم آماده کردم گذاشتم رو اپن تا بخوره تا آخرشب به همین منوال گذشت خود حسین فک کنم متوجه اشتباهش شده بود رف کولرو درست کرد بعد دیگه یواش یواش باهم صحبت کردیم ولی هنوز آشتی نبودی,پیرو,اون,پست,قبل ...ادامه مطلب

  • عیدفطر ودورهمی خانوادگی

  • یکشنبه تولدشوهرخواهر بود من خبر نداشتم ینی فراموش کرده بودم خواهرمم بهم نگفته بود ازچتاشون توتلگرام متوجه شدم قراره شب عید یه جشن کوچولو بگیرن منم ازشون ناراحت شدم دیگه بهشون زنگ نزدم خلاصه فرداصبحش که عید فطر بود مامانم بهم زنگید گف بیداریگفتم  آره گفتن نمیخای بری جایی گفتم نه قراربود بریم خونشون ولی نگفتم ک قراره بیایم اونجا دیدم مامانم گفتن ما با بچه ها میام امروز اونجا وکلی منم ذوق کردمو خوشحال شدم گفتم تشریف بیارین اینقد شارژشدم ک نفهمیدم کل خونه ارو چجوری تمییزکردم تا وقتی اونا اومدن من همچنان درحال تمیز کاری بودم حسین طفلی هم از دیروز ساعت 11 ظهر ک بیدار شده بودتا بعدازنماز عید فطر ب,عیدفطر,ودورهمی,خانوادگی ...ادامه مطلب

  • برمیگردم بزودی

  • سلام از همتون ممنونم بخاطر اینهمه مهربونیتون از دوستای گلم ک همیشه بیادم هستن معذرت میخام بخدا بی معرفت نیستم ک کمتر میام پبشتون وبهتون سرمیزنم آخه نت نداریم ان شاءالله سراولین فرصت ک نت دارشد خونمون میامو بهتون سر میزنم و از قصه عروسیم واستون تعریف میکنم ما حالمون خداروشکر خوبه و روزگاربسر میبریم امروز دایی همسرم فوت کرد شاید رفتیم مشهد واسه تعزیه اش فعلا مواظب خودتون باشید, ...ادامه مطلب

  • عروسیم به فنا رفت

  • فقط یک روز دیگه مونده بود ب عروسیم فقط یک روز دیگه امروز پدردامادمون تصادف کردو فوت کرد من دیگه ازین زندگی ازین عروسی حالم به هم میخوره خداحافظ همه دوستای وبلاگیم, ...ادامه مطلب

  • شمارش معکوس شروع میشه^__^

  • واما تاریخ عروسی //      ان شاءالله با توکل برخدای مهربونم برامون زیاد دعاکنید     خدایا خودت هوامونو داشته باش  ,شمارش معکوس شروع فیلم,شمارش معکوس شروع کلیپ,شمارش معکوس ابتدای فیلم,شمارش معکوس برای شروع فیلم,کلیپ شمارش معکوس برای شروع فیلم,دانلود شمارش معکوس شروع فیلم ...ادامه مطلب

  • واین نیز بگذرد

  • این روزا داره خیلی معمولی میگذره این هفته ایی ک گذشت ما به کلی تعزیه خوردیم کلی ازاقوام همسرفوت شدن تقریبا نزدیک چهارنفر !!!!!!!!! خیلی ازاقوام همسر مثل دختر خاله شوهرم ک قرار بود عروسیشونو همین روزا برگزار کنن ولی ب این تعزیه ها خوردن و دیگه افتاد به ماههای آینده ماهم ک اینروزا درگیر همین مراسم خدابیامرز شوهرخواهرشوهرم بودیم ان شاءالله هرچی خیرو مصلحت خداست همون پیش بیاد فقط التماس دعا ازهمه اتون دارم عزیزای دلم,واین نیز بگذرد,اين نيز بگذرد,اين نيز بگذرد شعر,اين نيز بگذرد داستان,حكايت اين نيز بگذرد,و اين نيز بگذرد,متن اين نيز بگذرد,كتاب اين نيز بگذرد,ساعت اين نيز بگذرد,اين نيز بگذرد حافظ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها